تیم واکسیناسیون خدا قوت
۲۳ بهمن ۱۳۹۹ که اولین بار تزریق واکسن کووید_۱۹ در شهرستان لنگرود شروع شد انگار یک نفس عمیقی که در سینه خفه شده بود از عمق قفسه سینه رها شد و در تمام رگ های بدنمان جریان پیدا کرد.
_ بعد از یکسال حبس شدن در نگرانی و اضطراب مردن در تنهایی و بی کسی ، با تزریق واکسیناسیون ، امید به زنده ماندن جانی دوباره گرفت.
_باسرعت ۱۴۰۰ هم از راه رسیده بود و چشم همه به دستان امیدبخش همکاران مبارزه با بیماری ها و تیم واکسیناسیون بود که هرروز یک کوله پر از سرنگ و ویال واکسن و کیف یخ را بدوش می گرفتند تا در اتاقکهای ایزوله شده بیمارستان برای واکسیناسیون حضور پیدا کنند و یک صف طولانی از واجدین شرایط با الویت بالا در پشت در بسته اتاق واکسیناسیون به چشم میخورد.
اول صفی از کادر درمان، بیماران خاص ( کانسر، دیابت، دیالیزی ها و ....... )
آهسته و پیوسته ، گروه های هدف دریافت واکسن، گسترده تر شد ، گروه سنی بالای ۸۵، ۷۵، ۶۵، .....
_هرچه دامنه واجدین شرایط بیشتر شد، روز و شب برای تیم واکسیناسیون کوهتاتر می شد.
_سال ۱۴۰۰، واکسیناتورها و ثبات ها ، ساعات زیادی از روز را تا پاسی از شب، برای واکسینه کردن همگانی می گذراندند و تا زمانی که مردم را مستاصل می دیدند ،برایشان خانواده معنا نمی داد ، همه در گیر ایمنسازی مردم در مقابل کرونا بودند، هر روز بیشتر از روزهای قبل ، مرزهای همخونی و پیوندهای همنامی شکسته می شد، هر شهروند یک عضو خانواده بحساب می آمد و احساس مسئولیت هر لحظه سنگین تر می شد .
_با تولید واکسن ، سپیدجامگان بهداشتی در کنار جامه های قرمز همیاران هلال احمر و فرم سبز جهادگران طرح شهید سلیمانی ، پرچم ۳ رنگ ایران هم برافراشته شد .
_ خلاصه نوبت به جوانان ، نوجوانان، کودکان رسید و به شکر لطف خدا و شکرانه دعای مردم ، پوشش واکسیناسیون به ایمنسازی مطلوب و استاندارد جهانی نزدیک شد و فاصله روز و شب به زمان طبیعی خودش بر گشت. دیگر صبح ، صبح بود. عصر ، عصر بود و شب ، شب بود و کم کم در پازل بهم ریخته ی روزگار کرونایی ، تک تک افراد جامعه و تمامی اعضای خانواده در جایگاه خود جای گرفتند.
_ البته همیشه بیاد خواهد ماند ، روزهایی که در طرح واکسیناسیون سراسری ، بیخوابی ماموران دریافت واکسن از ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح با کلمن ها و کول باکس ها بر درب معاونت یهداشتی نقش می بست و هر روز تصویری از منتظران محموله واکسن در سندملی واکسن ثبت شد .
_ اکنون که خیزش کرونا آرام شد و باورهای ما نسبت به واکسن به یک ایمان بدل شد و دیگر هجومی برای تزریق واکسن نیست. بهتر است غافل نباشیم و با ناپرهیزی ها و قطع زنجیره واکسن دوباره کرونای طغیانگر را بیدار نکنیم و بیاد روز های طاقت فرسا و شب بیداری های کادر بهداشت و درمان، خواب را از چشمان تیم خسته ی واکسیناسیون نربائیم.
_ اینک نرم نرمک وارد سال ۱۴۰۱ شدیم قرن روزگاری نامعلوم ! خدایا پاداش تمام تلاش های همکاران مان این باشد که از امسال به بعد، سالهای بدون کرونایی باشد.
_باشد که خیلی ها از آن روزها درس عبرت نگرفتند اما بیشتر از آن کسانی هستند که از زندگی پند گرفتند و دریافتند شاعران و نویسندگان خوب نوشتند " آدم به دم است ، دم را غنیمت شمرش"
همکاران مبارزه با بیماری ها و تمامی اعضای تیم واکسیناسیون ،خدا قوت
نظر دهید