گفتگویی با خانواده باشکوه
زوج جوان لنگرودی با چهار فرزند یک زندگی پرنشاطی را توصیف میکنند و کودکان را هدیه خدا و سرمایههای زندگی میدانند به تلاش شان انگیزه می بخشند.
به گزارش روابط عمومی شبکه بهداشت و درمان شهرستان لنگرود:در راستای تجلیل از خانواده های باشکوه، با خانواده شش نفره بحرکاظمی هماهنگ شدیم تا ساعتی را میهمان خانه پر مهر و شکوه آنها باشیم.
حوالی ساعت 11 صبح روز یکشنبه 30 اردیبهشت ماه 1403 بود که به منزل آنها رسیدیم، به محض در زدن، محمد کسرا پسر هفت ساله خانواده در را به روی ما گشود و سلام داد حاج موسی_ پدر جوان و همسرش برای خوشامدگویی جلو آمدند ،در ورود با یک خانه ویلایی در حیاط کوچکی مزین به گل و سبزه که نشانه طراوت و شادابی صاحبخانه و اعضای خانواده بود، روبرو شدیم.
پس از احوالپرسی به داخل خانه ی پرصفایشان وارد شدیم، خانهای که چهار فرزند سالم و با نشاط به همراه پدر و مادری که خستگی و روزمرگی شان در پشت انگیزه برای نشاط فرزندانشان محو شده بود، زندگی می کردند.
مادری جوان به سه پسرک پرشور و پرجنب جوش که در حیاط فوتبال می کردند ،اشاره ای زد تا لحظاتی مراعات ما را بکنند تا برای هدفی که آمده بودیم ، آماده شویم و بلافاصله با چای و شیرینی از ما پذیرایی کرد، بعد ازینکه گفتیم فرصت کمی داریم باید سریع برگردیم ،به ما نگریست و گفت : برکت هر خانه از برکت وجود میمهان خانه است.
محمدصدرا پسر اول که 9سال بیشتر سن نداشت ازپدرش خواست تا زمانیکه مادرش با ما مشغول هست و شرایط مصاحبه آماده می شود با وی بازی شطرنجی که از صبح، نیمه رها کرده بودند، ادامه دهند و پدر با پسرش بسوی ایوان شتافت "البته ما تا آخر از نتیجه بازی مطلع نشدیم".
کم کم برای مصاحبه آماده شدیم و پدر و مادر تلاش داشتند تمام فرزندان را آرام نگهدارند که بسیار دشوار بنظر می آمد، چون این کودکان به دوربین و مصاحبه بی اعتنا بودند ،همچنان در جنب و جوش بودند و سروصدا میکردند البته ما را ملالی نبود.
پدر خانواده پس از ذکر نام خدا و معرفی خود با بیان چگونگی زندگی چند فرزندی ،مصاحبه را با جمله خدا به ما چهار نعمت داده،شروع کرد و گفت امروز انگیزه جوانان برای بچه دار شدن کم شده و این ریشه های مختلفی دارد ،بعضی ها ریشه های اقتصادی را مطرح می کنند که من به شخصه موافق نیستم چون در محیط اطراف خود کسانی را میبینیم که مشکل اقتصادی ندارند و ترجیح می دهند از حیوان نگهداری کنند که این ریشه فرهنگی دارد و در کلام الله و احادیث اشاره شده به اینکه " نشود که از ترس فقر و ندارگی، ازدواج نکنید یا خود را از داشتن فرزند محروم کنید، خداوند متعال از خزائن خود برکات و روزی را برای شما فراهم می کند" و فرزندان را برکت و سرمایه های زندگی دانستند و ما در واقعیت، شاهد این هستیم که با تولد هر فرزند درهای برکت خدا به زندگی ما باز شد و این وعده حق است.
یکی از پیامدهای تک فرزندی، دادن همه الویت ها به فرزند بوده و کم کم آستانه صبرش پایین تر آمده و در آینده دچار مشکل می شود ولی در چند فرزندی به نسبت تک فرزندی خانواده ها دچار آسیب عاطفی ، اجتماعی کمتری می شوند و فرزند بیشتر ، حس مسئولیت و تلاش را برای والدین دو چندان می کند و احساس نشاط و انگیزه برای رشد و بالندگی فرزندان خود را زیادتر ،می نماید .فرزندان مان نقطه قوت و امید به زندگی ما هستند به ویژه برای دوران سالمندی ،یک نعمت بزرگ محسوب می شوند
در دامه او از خاطرات بسیار دوست داشتنی نسل گذشته که در ذهنش نقش بسته بود یاد کرد، خانواده های پرجمعیت ، اقوام با فرزندان قد و نیم قد ، بچه ها و نوه ها دور سفره های خیلی بلند و دور همی های صمیمانه و بازی های کودکانه که بهترین لحظات را می آفریدند و تاکید کرد در گذشته با وجود فرزندان زیاد، شرایط برای مراقبت سالمند کم بود و سالمندی در کنار نسل جوان بدون دغدغه نمی گذشت ، وای بحال امروز و فردا که میزان حامی سالمندان کمتر خواهد شد چون با فرهنگ تک فرزندی در آینده، این ضریب کاهش بیشتری می یابد.
آقای بحرکاظمی به تسهیلات حمایتی در بحث جوانی جمعیت اشاره ای کرد و گفت: انتظار می رود برای اقناع این فرهنگ از برنامه های تشویقی کم نشود بلکه بیشتر شده تا انگیزه زندگی مشترک، شوق فرزندآوری و تجدید نسل در جوانان ایجاد شود تا خانواده ها بیشتر شود و جامعه پویا شود.
پس از بالا و پایین پریدن صائب پسر 3 ساله ی خانواده و قهقهه دخترک 8 ماهه در آغوش مادر ، آقای بحرکاظمی را بر این وا داشت تا برای یاری کردن همسرش ، پسرک کوچک را بغل کند و ادامه صحبت را به همسرش واگذار نماید.
مادر خانواده هم با لب خنده ای بسیار دلنشین گفت : مراقبت و تربیت فرزندانش کار آسانی نیست خصوصا اگر بخواهی خوب و نکو پرورش شوند و بیان کرد ما در انتهای روز با تمام خستگی ها وقتی به فرزندانمان نگاه میکنیم انگیزه برای ادامه زندگی دوچندان می شود و تمام حس خوب مادرانه و حس مسئولیت پدرانه تقویت می گردد در پس آرامش عزیزانمان ما هم به آرامش می رسیم و شاکر خدا، برای این هدیه های الهی هستیم.
در همین حین مادربزرگ با هدایای بسیار کوچکی برای نوه هایش، که بسیار آنها را خوشحال کرده بود به سوی این خانواده شاد و صمیمی آمد و بدلیل هیجان های کودکانه و ایجاد فضای بسیار شاد ،مصاحبه خاتمه یافت.
ما محو تماشای این تابلوی زیبای خلقت در کنار باغچه سبز خانه بحرکاظمی ها بودیم ، واقعا ابهت یک خانواده باشکوه را در صمیمانه ها و عاشقانه هایشان یافتیم و از حضور خود در کنار این خانواده پرنشاط و این محفل انس خورسند شدیم.
با همه خداحافظی کردیم و کل خانواده ما را تا دم در مشایعت کردند . از خانه که بیرون آمدیم در طول راه هرلحظه تصویر چشمان پرذوق و پر از شیطنت کودکانه ، پسرکان که از پشت پدر و مادر ما را بدرقه میکردند و خنده های دخترک و دست و پا زدندش که با ما به ددر بیاید، شادمان مان میکرد./ص